سفارش تبلیغ
صبا ویژن

با گسترش روز افزون بیداری اسلامی، دیکتاتورهای مورد حمایت غرب در منطقه یکی پس از دیگری سقوط می‌نمایند و حلقه‌ی محاصره‌ی رژیم جعلی صهیونیستی هر روز تنگ‌تر و تنگ‌تر می‌شود و با شعله‌ور شدن تدریجی آتش سوزان بیداری اسلامی، بستر تحقق وعده‌ی حضرت امام خمینی(ره) در خصوص محو شدن اسراییل از صحنه‌ی روزگار در حال مهیا شدن است و در شرایطی که جنبش اعتراضی وال استریت به تدریج بیداری انسانی را در غرب شکل می‌دهد، باید پذیرفت که آمریکا برای فرار از بحران‌های داخلی و چالش‌های غیرقابل کنترل بین المللی‌اش چاره‌ای جز برون سپاری بحران‌های پیش رو ندارد که در این میان ایران مناسب‌ترین گزینه محسوب می‌شود.
در چنین فضایی بحرانی، آمریکایی‌ها ناگزیرند با خصومت بیش‌تری به مواجهه‌ی عینی و فراگیر با انقلاب اسلامی بپردازند. به هر شکل آنان خواهند کوشید تا در پی تجربه‌ی نیمه موفق مجلس ششم، زمینه را برای یک کودتای پارلمانی دیگر در ایران مهیا سازند. باید توجه نمود که در شرایط فعلی، انتخابات پیش رو ایران برای غربی‌ها از اهمیت استراتژیکی خاصی برخوردار است. به نظر می‌رسد آمریکا برای رسیدن به اهداف خویش در سه ماه آینده موارد زیر را با پیش شرط استفاده‌ی مطلوب از ظرفیت شبکه‌های اجتماعی وابسته به جریان دوم خردادی، رسانه‌های ماهواره‌ای-اینترنتی، رسانه‌های وابسته‌ی داخلی و تریبون‌های تحت اختیار عوامل نفوذی در دستور کار داشته باشد:
1. هجمه به ولایت فقیه و آرمان‌های انقلاب اسلامی:
هر مقطعی که در مسایل کشور بن‌بستی به وجود آید به دست حکیمانه‌ی رهبری راه برون رفت از بن‌بست‌ها در دسترس واقع می‌شود. هم‌چنین تدوین و نظارت راهبردی بر سیاست‌های کلان کشوری با تدبیر ایشان به خوبی شکل گرفته و با عکس‌العمل‌های به موقع قانونی ایشان، انحراف‌های پیدا و پنهان در بخش تصمیم‌سازی و اجرایی به حداقل می‌رسد. از این رو، شرط نخست نتیجه بخشی برنامه‌های مدون صهیونیسم بین المللی برای تضعیف حاکمیت دینی ایران، تخریب وجاهت شرعی – قانونی ولی فقیه است و تجارب گذشته به خوبی نشان می‌دهد که آنان از هیچ فرصت ولو کوچک، برای هجمه به ولایت فقیه گذر نمی‌کنند و کاملاً طبیعی است که در فضای احساسی انتخاباتی کشور بار دیگر با یگانه هدف مشخص کاستن از میزان اعتقاد و اشتیاق عمومی به اصل راهبردی ولایت فقیه، هجمه به آن در دستور کار دشمنان قرار گیرد.
2. هجمه به شورای نگهبان و قانون اساسی:
شورای نگهبان و قانون اساسی به عنوان سد مستحکمی در برابر انحراف‌های احتمالی در بخش قانون‌گذاری می‌باشد که در سه دهه‌ی گذشته با مبنای دینی– قانونی خدشه ناپذیری به رسالت حقیقی خود، عمل نموده است. هجمه به شورای نگهبان و تضعیف جایگاه آن و ایجاد تقابل هدایت شده‌ی مردم با جایگاه شورای نگهبان یکی از آرزوهای غربی‌ها می‌باشد که طبیعتاً زمان انتخابات پیش رو فرصت مطلوبی برای اجرایی کردن توطئه‌ی یاد شده، می‌باشد.
3. سیاست تشکیک در سلامت انتخابات و به حداقل رسانیدن مشارکت مردم:
در تمامی دوره‌های گذشته‌ی انتخابات، استقبال پر شور و فزاینده‌ی مردم در انتخابات همانند استخوانی گلوگیر دشمنان نظام را منفعل نموده است وصف‌های طولانی مردمی برای دادن رأی حتی دشمن را به تحسین وا داشته است. در حال حاضر دشمن امیدوار است در سایه‌ی تبعات اقتصادی گریز ناپذیر اجرایی شدن طرح هدفمندسازی یارانه‌ها و هم‌چنین رخداد فتنه‌ی 88 که با میدان‌داری جریان‌های سیاسی منحط و عوامل نفوذی تلخ‌کامی‌های سیاسی جدیدی را بر ملت ایران تحمیل نموده و به دنبال آن در سایه‌ی فرصت‌های احتمالی  و برنامه‌های کاملاً مدون و از پیش طراحی شده، مردم را نسبت به حضور در عرصه‌ی انتخابات مأیوس نموده و با استفاده از حربه‌های تبلیغی و رسانه‌های گسترده‌ی تحت اختیار، از میزان مشارکت مردم در انتخابات بکاهند. هم‌چنین بزرگ نمایی مشکلات و مأیوس نمودن مردم از انقلاب اسلامی با دامن زدن به ماجرای اختلاس‌های مشابه سه هزار میلیاردی از دیگر تاکتیک‌های مورد اجماع غربی‌ها در هجمه به انقلاب اسلامی در ایام انتخابات پیش رو می‌باشد.
4. بر هم زدن آرامش و امنیت کشور:
ایجاد چالش‌های جدی اجتماعی و مورد تهدید قرار دادن امنیت و آرامش کشور و در نهایت تضعیف استقلال کشور یکی از استراتژی‌های همیشگی غرب در مواجهه با ایران است که در سه ماه آینده به دلیل حاکم شدن فضای انتخاباتی در کشور این سیاست با شدت و حدت بیش‌تری در دستور کار قرار خواهد گرفت.
5. معامله بر سر انرژی هسته‌ای:
صهیونیسم بین‌المللی می‌داند که ورود کامل و مستقل ایران به باشگاه هسته‌ای جهان معادله‌های منطقه را بر هم زده و رژیم جعلی صهیونیستی را در موقعیت دشواری قرار خواهد داد. دشمن در یک ماه اخیر سعی فراوان داشت تا با اجرای سناریوهای پیچیده‌ای جهان را برضد سیاست‌های صلح آمیز هسته‌ای ایران بشوراند که در سایه‌ی دیپلماسی فعال، حاصلی به دست نیاورد. به نظر می‌رسد که انتخاب مقطع کنونی برای چنینی سناریویی بی ارتباط با نزدیک شدن به ایام انتخابات پیش رو نمی‌باشد. روشن و آشکار است که غربی‌ها می‌کوشند در صورت موفقیت در بحران سازی اجتماعی– اقتصادی در موقعیت حساس برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی با مسؤولان نظام وارد گفت‌وگو شده و سعی نمایند در معامله‌ای سراسر برد- برد و با مدیریت ذهنی مردم و مسؤولان در تنگناهای احتمالی ایام انتخاباتی ملت بزرگ ایران را از حق مسلم خویش محروم نمایند.
شرط نخست نتیجه بخشی برنامه‌های مدون صهیونیسم بین المللی برای تضعیف حاکمیت دینی ایران، تخریب وجاهت شرعی – قانونی ولی فقیه است و تجارب گذشته به خوبی نشان می‌دهد که آنان از هیچ فرصت ولو کوچک، برای هجمه به ولایت فقیه گذر نمی‌کنند و کاملاً طبیعی است که در فضای احساسی انتخاباتی کشور بار دیگر با یگانه هدف مشخص کاستن از میزان اعتقاد و اشتیاق عمومی به اصل راهبردی ولایت فقیه، هجمه به آن در دستور کار دشمنان قرار گیرد.
6. هجمه به ارزش‌های دینی و القای  بن‌بست گفتمان عدالت:
بیداری انسانی اخیر در غرب دین گریز و شورش بی‌سابقه‌ی مردم مستحیل در فرهنگ غرب برضد حاکمیت پر مدعای لیبرال‌ها، حاکی از به بن‌بست رسیدن کامل نظام نئولیبرالی غرب در اداره‌ی امور عادی مردم است. از سوی دیگر در شرایط سخت جهان تک قطبی تنها کشوری که گفتمان نوینی را متناسب با فطرت پاک انسانی در جهان مطرح نموده، ایران می‌باشد که این گفتمان به شدت مورد استقبال جوامع غربی و جوانان جویای اصالت حقیقی واقع شده است. طبیعی است که ناکارآمد نشان دادن نظام اسلامی در عرصه‌ی جهانی به تثبیت موقعیت متزلزل غرب کمک قابل توجهی خواهد نمود و این امر جز با هجمه به ارزش‌های دینی و غیر واقعی نشان دادن گفتمان عدالت علوی حاصل نخواهد شد. به هر حال ترسیم چهره‌ای مغشوش و بحرانی از حکومت اسلامی مبتنی بر تشییع علوی در ایام انتخابات پیش رو فرصت مناسبی برای این مهم می‌باشد.
7. ایجاد شکاف در جبهه‌ی اصول‌گرایی:
دامن زدن به اختلاف‌های سیاسی داخلی و فعال کردن شکاف‌های سیاسی داخلی یکی از استراتژی‌های مشخص غرب در دوران انتخابات پیش رو می‌باشد. استمرار تفاهم سیاسی موجود بر سر اصول و آرمان‌های انقلاب اسلامی دشمن را مأیوس خواهد نمود و به دنبال آن بروز شکاف سیاسی در بدنه‌ی جریان‌های سیاسی انقلاب اسلامی را بسیار آسیب‌پذیر خواهد نمود. طبیعی است دشمن با لطایف الحیل و با توسل به حربه‌ی کار ساز تشکیک در کارآمدی جریان اصول‌گرایی و ایجاد انشعاب در آن، به اهداف خویش دست یابد.
8. رواج فرهنگ و منش غیر دینی تبلیغ و دامن زدن به شعارها و رفتارهای غیر اسلامی:
مدیریت ذهنی مردم و مسؤولان با سناریوهای از پیش طراحی شده شگرد نخ نما شده‌ای است که غرب بارها در مواجهه با انقلاب اسلامی آن را به کار بسته است که گاه مشکلاتی را نیز برای نظام ایجاد کرده است. رواج فرهنگ اشرافیت در جذب آرای مردم و نهادینه کردن منش تبلیغ غیر دینی از قبیل ترویج اباحه‌گری و دامن زدن به شعارها و رفتارهای غیر اسلامی یکی از توطئه‌های پیچیده‌ی دشمنان نظام می‌باشد که در بطن خود ناخواسته به جایگزینی عصبانیت سیاسی به جای عقلانیت و بصیرت سیاسی منجر شده و باز احیای توطئه‌ی جنگ نرم و پیشبرد آرام استحاله از درون را در پی خواهد داشت و از سوی دیگر تغییر شعارها و منش انتخاباتی ملت ایران بیداری اسلامی منطقه را تحت شعاع قرار داده و در نهایت به تضعیف معنایی موقعیت ایران در جبهه‌ی مقاومت ختم خواهد شد. 
9. دامن زدن به اختلاف‌های قومی:
واضح است موزاییکی بودن وضعیت قومیتی در ایران از دوران قدیم، دست آویزی بسیار اثر بخش برای استعمار پیر انگلیس بوده است تا با اجرای سیاست «تفرقه بیانداز، حکومت کن» به غارت منابع و مخازن کشور بپردازد. از سوی دیگر وضعیت متنوع اقوام موجب می‌شود که جغرافیای سیاسی ایران از یک صفحه‌ی موزاییکی قومیتی بسیار متنوعی شکل گیرد که چنین شرایطی فی نفسه یک آسیب می‌باشد اما تا کنون به دلیل رویکرد عدالت جویانه‌ی نظام جمهوری اسلامی و اتکای آن به آرمان بی‌بدیل نهضت جهانی مستضعفین، تنوع قومیتی در ایران یک فرصت دینی– ملی به حساب آمده است. غیر قابل انکار است که در طول سه دهه‌ی گذشته با وجود توطئه‌های ریز و درشت دشمن، در هم تنیدگی ریشه‌ای جریان قومیتی با آرمان‌های دینی به انسجام ملی – مذهبی کشور منجر شده است که نوید بخش یک آرامش سیاسی – اجتماعی است. به آسانی قابل استنباط است که دشمن خواهد کوشید با پر هزینه نمودن کشمکش‌های طبیعی موجود در بطن انتخابات که گاه منشأ قومیتی دارد، به اهداف آینده‌ی خویش دست یابد.
10. تسطیح و تسهیل مسیر ورود نامحرمان و جریان انحرافی به مجلس:
روشن است که غرب برای دست‌یابی به اهداف نامشروع سیاسی خود در ایران نیازمند ایجاد تغییر نرم در مسیر انقلاب اسلامی به وسیله‌ی حضور عناصر نفوذی و نامحرم در مناصب حساسی مانند صحن مجلس شورای اسلامی است که باید پذیرفت این امر در گذر زمان و در سایه‌ی شکل‌گیری تدریجی غفلت عمومی، دور از دسترس نمی‌باشد. به هر حال غرب برنامه‌ریزی گسترده‌ای دارد تا با کمک رسانی همه جانبه‌ی مادی و سیاسی در جهت راهیابی عناصر نامحرم به مجلس، به اهداف خاص خویش دست یافته و در صورت امکان همانند مجلس ششم یک کودتای پارلمانی را مجدد مورد آزمایش قرار دهد که توجه جدی به رهنمودهای مقام معظم رهبری و استفاده از سنگ محک پای بندی اشخاص و جریان‌های سیاسی به اصول و آرمان‌های انقلاب اسلامی  می‌تواند، دشمن را بار دیگر ناکام سازد.
نتیجه:
کاملاً آشکار است که انتخابات پیش رو از حساسیت بسیار بالایی برخوردار است که همانند گذشته برای گذر از آن، وجود هوشیاری ملی – دینی در عرصه‌ی داخلی و خارجی یک ضرورت جدی می‌باشد. مردم بایستی به عنوان صاحبان اصلی انقلاب اسلامی از همین ابتدای کار با جدیت پیگیر مسایل انتخابات پیش رو شده و در سایه‌ی بصیرت انقلابی و پیروی از رهبر فرزانه‌ی انقلاب با هر جریان سیاسی موجه و ناموجهی که نتیجه‌ی گفتار و رفتار آنان کوچک‌ترین نشانی از راهبرد ده‌گانه‌ی یاد شده‌ی غربی‌ها را داشته باشد به شدت تقابل عینی نموده و بار دیگر به رسالت دینی خویش عمل نمایند و بصیرت انقلابی را به نمایش عمومی گذارند.






.: