نظرات ارسالي
+
*عاقا ما اعتراض داريم!!! *
چرا نميتونيم عکسامون رو راحت و بدون دردسر بذاريم داخل پارسي يار؟
متن رو انتخاب مي کنيم براي عکس بايد کلي کراپ و سايز عکسامون رو تغيير بديم!x-(

نوشته هاي ...
98/11/2
.: ام فاطمه :.
من هم :(
من.تو.خدا
منم موافقم..
*قاصدك*
{a h=Modir}سيدمحمدرضا فخري{/a} پيشنهاد من اينکه مثل تلگرام که خودش به صورت خودکار حجم عکس ها رو پايين مياره ، پارسي يار به صورت خودکار حجم عکس ر و کم کنه و بعد ثبت کنه
2-FDAN
{a h=Modir}سيدمحمدرضا فخري{/a} جناب فخري حداقل کيفيت رو 1080 ميکردين بعد از چند سال الان که کيفيت معمولي هر گوشي 4160 شده ديگه
2 فرد دیگر
19 فرد دیگر
+
هر زمان به وبلاگ برخي عزيزان مينگرم بي اختيار بياد اشعار کاوه نادري ميافتم رسم اين شهر عجيب است بيا برگرديم
دلم اينجا چه غريب است بيا برگرديم
در و ديوار گواهي دهد از سر درون
همه نيرنگ و فريب است بيا برگرديم همه افکار مرا حس گنه نزديک است
روح شيطان چه قريب است بيا برگرديم ...
انديشه نگار
98/4/19
+
گفته "يَداللَهِ فَوقَ أَيْدِيهِم"
يعني بندهي من نگران فردايت نباش
از اَفعال آدمها دلگير نشو
کاري از آنها برنميآيد
دستت را به من بدهتا من نخواهم
برگي از درخت نميافتد...
دختر زمستان
98/1/17
+
در هر رابطه دو نفره اي شش نفر حضور دارند:
- من
- تو
- تصويري که من از تو در ذهن دارم
- تصويري که تو از من در ذهن داري
- تصور من از تصويري که ازخودم در ذهن تو دارم
- تصور تو از تصويري از خودت که در ذهن من است...
حواسمان به هر شش تا باشد.
Miss fatima
97/6/18
+
يادتان نرود اتفاق هاي خوب فقط يکبار برايتان مي افتند ...
يکبار عاشق ميشويد ،
يکبار مي توانيد يک نفر را از ته دل ببوسيد ،
يکبار با يک صدا دلتان مي لرزد ،
يا يک آهنگ است که شما را از خودتان ميگيرد...
يادتان باشد
از آن لحظه نهايت لذت را ببريد ...
تکرار اتفاق هاي خوب زمان زيادي مي برد
شايد هم تکرار نشوند !
باور نمي کنيد ؟!
کمي به دور و برتان نگاه کنيد ،
ميبينيد ، ديگر نيست ...
ميراب عطش
97/5/25
+
سلام . هميشه سعي کردم با ديگران مدارا کنم تا خلق خدا ازم راضي باشن ، اما امروز يه اتفاقي افتاد که باعث شد بسيار متزلزل بشم ... :(
يه خانم نيازمند هر روز صبح يا عصر ميومد محيط کارم و ميگفت:خانم يه کمکي کن ..
ما هم هرچند بسيارررر کم اما دست رد به سينه اش نمي زديم
اين قضيه 3 سال ادامه داشت تا اينکه امروز همين خانم اومد محيط کارم و کمک خواست، من داخل کشو ميزم رو نگاه کردم و ديدم فقط يه تراوله!
*قاصدك*
97/5/23
ايستادم و عذر خواهي کردم که خانم شرمنده پول خورد ندارم ، ميدونين چي بهم گفت؟ پشتش رو بهم کرد و گفت اف که چه زبوني داري تو..:(
*ري را
97/5/12
*جهادي
89/8/29
دكتر ناصر خلجي
89/8/28