در وضع فاجعه باری که جامعه برای جوانان این مملکت ایجاد کرده است چه کسی باید گام دوم انقلاب رو اجرا کند
چند موضوع را بی پرده با هم بررسی کنیم
باشد که مورد غضب واقع نشوم
باشد که به عنوان ضد انقلاب یقه ام را نگیرند
باشد که مفسد فی الارض نباشم
1.تولد؛ خداروشکر دولت جمهوری اسلامی در این قسمت توانایی دخل و تصرف نداشتند. البته تا توانستند به قول مقام معظم رهبری تا تونستن جلوی فرایند تولد رو گرفتن که ما یه تعدادی از دست در رفتیم و عملا گویا فرزند ناخواسته بودیم.
2.کنکور؛ هرچه بود متولد شدم و در یک روستای مرزی و در خانواده ای فقیر یا به قول امروزیا چند دهک زیر خط فقر بزرگ شدم و درس خوندم. تا رسیدم به کنکور با شوق ذوق رفتم که کنکور بدم. نتیجه کنکور که آمد اولین طعم ظلم،نابرابری، تبعیض و به تمام معنا به ناخواسته بودن تولد خود پی بردم.
من و رفیقم هر دو متولد 1369 هستیم. من با رتبه 4 هزار و او با رتبه 120 هزار و خورده ای. من کارشناسی علوم آزمایشگاهی و او دندانپزشکی
اه خدا یادم که می آید از دوره راهنمایی از خانواده در روستا جدا شدم و به تنهایی و دور از خانواده در خوابگاه ها با چه بدبختی و امیدی درس میخواندم و آخر نتیجه شد این. دلم به حال خودم می سوزد.
از اینها بدتر من در حین تحصیل باید در کارگاه آجرپزی، زمین کشاورزی مردم، خالی کردن بار ماشین های سنگین و... کار میکردم تا خرج خودم و تحصیلم تامین شود و رفیقم هزینه تحصیل و پول تو جیبی و... رو از دولت دریافت میکرد. واویلا
3.استخدامی؛ گذشت و گذشت تا رسید به خان سوم یعنی استخدامی. از قضا گویا اینجا هم ما فرزند ناخواسته بودیم چرا که باید شانس میآوریم که در یک آزمون فرزند جانباز و شهید و اخیرا ایثارگر نباشد تا شاید قرعه به نام ما بخورد. و از همه مهمتر باید شانس بیاوریم که نیرو ها با پارتی و تحت عناوین احمقانه و مردم فریب دولت محترم تحت عنوان قراردادی و شرکتی و... جایگاه های استخدامی را پر نکند.
نتیجه می شود اینکه یک استان کوچک در یک رشته بیش از 400 نفر فارغالتحصیل دارد و آزمون استخدامی یک یا دو نفر می خواهد.
بقیه چه
بقیه باید چه کنند.
4.زندگی؛ بگذریم. افراد ناخواسته چون من باید فقط زنده باشن. زندگی معنی ندارد.
مثل ماهی که چپه داخل یک لیوان باریک اب گذاشتن و فقط زنده هست. جرات چرخش و عشق و حال و زندگی کردن، نه تنها در آب جاری بلکه در یک تنگ کوچک هم ندارند.
5.مرگ؛ بلاخره رسیدیم به قسمت اصلی موضوع بله
در اصل ما از اول نباید میبودیم و چه بهتر که الان داریم می رویم.
به امید برگشت به دنیایی که دولت جمهوری اسلامی توانایی دخل و تصرف در اون رو نداشته باشه تا در آرامش و به دور از تبعیض و با حفظ کرامت انسانی ز ندگی کنیم.
اما نکته آخر
حدود 9 سال پیش در منطقه جنگی خرمشهر. هویزه . دهلاویه. اروندکنار.فکه.طلاییه و. پاسگاه های مرز.ی. سفری داشتم
با تمام وجودم حس کردم که انسان های پاکی خودشون رو پله کردن تا ایران و انقلاب سربلند و پیروز باشد
و دولت های ایران و تعدادی از خانواده های همان جانبازان در حال حاضر ایران و انقلاب را پله کرده اند تا خود را بالا بکشن
یعنی ظلم به شهیدان و جانبازان
و در نهایت کاش به ما هم میدان بدهند تا در اطاعت از امام خوبی ها، روح و جان آزادی خواهان. مقام معظم رهبری مد ظله العالی در گام دوم انقلاب سهمی داشته باشیم
الم یعلم بان الله یری