سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مادر بچه رو دعوا کرد

بغض گلوشو گرفت

نگاهی به خواهر و برادرها انداخت

نگاهی به پدر انداخت

هیچ تکیه گاهی را امن تر از مادر ندید

سمت مادر دوید و خودش رو انداخت به آغوش مادر به محل آرامش خوش

با دستهای کوچیک محکم مادر رو بغل کرد

 

کاش یه روزی برسه محکم خدا رو بغل کنم






.: